1- ، sdmoghaddam@yahoo.com
چکیده: (31085 مشاهده)
زمینه: بیماری کبدچرب غیرالکلی یک بیماری شایع کبدی می باشد که ارتباط آن با چاقی و سندرم متابولیک همواره مورد توجه بوده است. هدف از این مطالعه، مشخص کردن نقش تجمع چربی های احشایی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی بود.
مواد و روشها: 105 نفر از افرادی که بر اساس ارزیابی های بالینی و تشخیصی احتمال ابتلاء به کبد چرب غیرالکلی داشتند و بیماری شناخته شده کبدی دیگری نداشتند، تحت مطالعه قرار گرفتند. در این افراد بررسی توسط سونوگرافی از نظر درجه بندی شدت کبد چرب و ضخامت چربی احشایی و اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی صورت گرفت. شاخص های تن سنجی نیز اندازه گیری شد.
یافتهها: از افراد مورد مطالعه، 3/13 درصد فاقد کبد چرب، 2/55 درصد دارای کبد چرب خفیف، 8/23 درصد در حد متوسط و 6/7 درصد به نوع شدید مبتلا بودند. درجه اکوژنیسیته کبدی به عنوان شاخصی از شدت کبد چرب، با وزن (001/0P=)، شاخص توده بدنی (001/0P=)، ضخامت چربی مزانتریک (001/0P<)، اندازه دورکمر (001/0= P)، تری-گلیسرید (004/0P=)، ALT (011/0P=) وAST (009/0=P) ارتباط داشت ولی با سن، قند خون ناشتا، کلسترول تام و اجزای با دانسیته پایین یا بالای کلسترول، بیلی روبین و آلکالین فسفاتاز ارتباطی را نشان نداد. ضخامت چربی مزانتریک با وزن، شاخص توده بدنی، دور کمر، سن و قند خون ناشتا همبستگی مثبت و معنی دار داشت. ضخامت چربی مزانتریک یک عامل مستقل برای پیشگویی شدت استئاتوز کبدی بود (61/0R=).
نتیجه گیری: چربی احشایی مهم ترین عامل همراه با کبد چرب بوده که می توان از اندازه گیری آن توسط سونوگرافی به-عنوان روشی مناسب برای ارزیابی چاقی مرکزی استفاده کرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1389/1/8 | پذیرش: 1389/2/4 | انتشار: 1389/5/20