جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای مهسا

علی میرزائی، نوشین میرزائی، مهسا میرزائی، حمداله دلاویز،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه روغن هسته انگور به‌دلیل داشتن ترکیبات فلاونوئیدی، به‌خصوص آنتوسیانیدین که دارای خاصیت آنتی‌اکسیدانی می باشد، مورد توجه متخصصین قرار گرفته است. به‌علاوه اینکه امروزه علاقه به درمان بیماری‌ها با استفاده از داروهای طبیعی، منجر به افزایش استفاده از گیاهان دارویی شده است. در این تحقیق اثر حفاظتی مخلوط مساوی عصاره هسته انگور و جفت بر روی سمیت ناشی از تتراکلریدکربن در کبد موش‌های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی از۲۸ سر موش‌های صحرایی نر، نژاد ویستار استفاده شد. در گروه (۱) و (۲): روزانه یک‌بار، به مدت ۷ روز مقدار نیم میلی‌لیتر آب مقطر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش گاواژ و از روز سوم، روزانه به‌مدت ۵ روز به‌ترتیب میزان نیم میلی‌لیتر بر کیلوگرم روغن زیتون و یک میلی‌لیتر بر کیلوگرم محلول تتراکلریدکربن با حلال روغن زیتون (به‌نسبت مساوی) به‎صورت داخل صفاقی تزریق شد.گروه (۳) و (۴) روزانه یک‌بار به‌مدت ۷ روز به‌میزان ۲۰۰ میلی‌گرم مخلوط مساوی عصاره هیدروالکلی هسته انگور با جفت به‌ازای هر کیلوگرم وزن بدن گاواژ شد و به‌طور همزمان از روز سوم، به‌مدت ۵ روز به‌ترتیب میزان نیم میلی‌لیتر در کیلوگرم روغن زیتون و یک میلی‌لیتر بر کیلوگرم (محلول تتراکلرید کربن با حلال روغن زیتون به نسبت مساوی) به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. یافته‌ها: در گروه دریافت‌کننده تتراکلریدکربن افزایش معنی‌داری در فعالیت آنزیم‌های الکالین فسفاتاز، اسپارتات آمینو ترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و بیلی‌روبین نسبت به‌گروه کنترل دیده شد. مصرف مخلوط مساوی عصاره هسته انگور و جفت (گروه تیمار) قادر به کاهش فعالیت ترانس آمینازهای کبدی، الکالین فسفاتاز و بیلی‌روبین به‌طور معنی‌داری شد. میانگین سطح سرمی اسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز، الکالین فسفاتاز و بیلی‌روبین در گروه دریافت-کننده مخلوط عصاره‌ها، نسبت به‌گروه کنترل (روغن زیتون) تغییرات معنی‎داری دیده نشد. نتیجه‌گیری: با توجه به‌اینکه مصرف مساوی عصاره‌های هسته انگور و جفت در گروه (تیمار) منجر به‌کاهش معنی‌داری در فعالیت اسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، الکالین فسفاتاز و بیلی‌روبین نسبت به گروه (سَم) شد، لذا میتوان گفت که مخلوط عصاره‌ها دارای اثرات حفاظت کبدی می‌باشند.

مهسان اسدی، رضا نعمتی، ایرج نبی‌پور،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه: بیماری آلزایمر شایع‌ترین علت دمانس و یکی از علت‌های مهم بیماری‌زایی و مرگ ومیر در جهان است. با وجود درمان‌های گوناگون برای این بیماری، نتایج حاصل از درمان آلزایمر همچنان امیدوارکننده نیست. اسیدهای چرب امگا ۳ موجود در فرآورده‌های غذایی دریایی می‌توانند با مکانیسم‌های گوناگونی در محافظت سیستم اعصاب مرکزی و در بهبود سیستم شناختی و حافظه نقش داشته باشند که در این مطالعه مروری اثر فرآورده‌های دریایی در اختلالات شناختی و آلزایمر بررسی خواهد شد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مروری کارآزمایی‌های بالینی شاهدی - موردی و همچنین مطالعات باز که دارای اعتبار کافی بودند بررسی شدند از کلید واژه‌های آلزایمر، اختلال‌شناختی، دریا و فرآورده‌های دریایی در سایت‌های معتبر Pubmed، Embase، ISI وGoogle Scholar جهت جستجو استفاده شد. یافته‌ها: بسیاری از مطالعات نشان دادند که اسیدهای چرب امگا ۳ موجود در فرآورده‌های غذایی دریایی می‌توانند با مکانیسم‌های گوناگون شامل کاهش سطح التهاب و استرس اکسیداتیو، افزایش نوروپلاستیستی غشاء عصب برای شرکت در ساخت سیناپس و انتقال سیناپسی در محافظت سیستم اعصاب مرکزی و در بهبود سیستم‌شناختی و حافظه نقش داشته باشند. همچنین، اسیدهای چرب امگا ۳ ماهی و میگو می‌توانند در کاهش خطر بیماری آلزایمر و دیگر اختلالات شناختی مؤثر باشند. نتیجه‌گیری: هر چند مطالعات گسترده‌ای در زمینه نقش این فرآورده‌های غذایی دریایی در بیماری آلزایمر و اثر مثبت آنها بر اختلالات شناختی انجام گردیده است، امّا ارائه‌ی نظر قطعی در این مورد، به انجام کارآزمایی‌های بالینی گسترده-ای نیاز دارد.

معصومه توحیدی، مهسان اسدی، زینب دهقانی، کتایون وحدت، سیدرضا امامی، ایرج نبی پور،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی پژوهشی طب جنوب ۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه: اندازه‌گیری سطح سرمی پروتئین واکنش‌گر C به‌روش فوق حساس (hs-CRP)، به‌عنوان عامل التهاب، در شناسایی افراد پر خطر برای بیماری‌های قلبی- عروقی پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه بررسی همبستگی این پروتئین با بیماری‌های ایسکمیک قلب در سطح جمعیت ساکن شمال خلیج‌فارس می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، ۱۶۷۵ (۸/۴۹ درصد مرد و ۲/۵۰ درصد زن) نفر از جمعیت بالای ۲۵ سال ساکن شهرهای شمال خلیج‌فارس به‌روش خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. عوامل خطرساز قلبی - عروقی در این افراد بر اساس پرسشنامه استاندارد مونیکای سازمان جهانی بهداشت (WHO) مورد بررسی قرار گرفتند. از شاخص‌های دانشگاه مینوسوتا (Minnesuta Code Criteria) در نوار قلب در حالت استراحت، جهت شناسایی بیماری‌های ایسکمیک نوار قلب (Ischemic EKG) استفاده شد. از روش الیزا نیز برای اندازه‎گیری hs-CRP استفاده گردید. یافته‌ها: در مجموع ۳/۳۳ درصد از افراد شرکت‌کننده در این مطالعه دارای hs-CRP بالاتر از ۳ میلی‌گرم در لیتر بودند. میانگین هندسی hs-CRP گروه با بیماری‌های ایسکمیک قلب (۷۵/۳±۹۶/۲ میلی‌گرم در لیتر) در مقایسه با افراد طبیعی (۸۴/۳±۸۴/۱ میلی‌گرم در لیتر) تفاوت معنی‌داری را داشت (۰۰۱/۰>P). در آنالیز رگرسیون لوجستیک نیز، hs-CRP بالاتر از ۳ میلی‌گرم در لیتر با بیماری‌های ایسکمیک قلب (بعد از کنترل عوامل خطرساز قلبی- عروقی) همبستگی چشمگیری را از خود نشان داد. (۶۷/۱=OR) با محدوده‌ی اطمینان ۹۵ درصد: ۳۰/۲-۲۱/۱، ۰۰۲/۰=P) نتیجه‌گیری: در جمعیت بالای ۲۵ سال ساکن خلیج‌فارس hs-CRP به‌صورت مستقل با بیماری‌های ایسکمیک قلب همراهی داشته و بدین‎سان، اندازه‌گیری آن در کسانی که دارای خطر میانه برای بیماری‌های قلبی عروقی هستند، توصیه می‌شود.


نادر باقری، قربانعلی رحیمیان، لقمان سلیم‌زاده، افشین تقی‌خانی، مجید مهسا، مرتضی هاشم‌زاده، فاطمه آزادگان‌دهکردی، ندا سلیمانی، هدایت الله شیرزاد،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه: عفونت هلیکوباکترپیلوری با التهاب معده و ارتشاح سلول‌های پاسخ ایمنی به بافت مخاط معده مرتبط می‌باشد. چندین سایتوکاین از این سلول‌های التهابی ترشح می‌شوند که در نتیجه آن التهاب موضعی به‌وجود آمده، گسترش پیدا کرده و تداوم می‌یابد. عفونت‌های بالینی مختلف ممکن است الگوی بیان سایتوکاینی متفاوتی داشته باشند. گزارش شده که در عفونت هلیکوباکترپیلوری سایتوکاین‌هایی مانند IL-۱ بتا، فاکتور نکروزدهنده تومور (TNFآلفا)، IL-۱۷، IL-۲۳ و IL-۱۸ با التهاب بافت مخاط معده مرتبط می‌باشند اما جزئیات و ارتباط این سایتوکاین‌ها با الگوهای التهابی مختلف هنوز نامشخص است. مواد و روش‌ها: میزان mRNAیIL-۱۸ با استفاده از real-time PCR مورد سنجش قرار گرفت، بدین‌ترتیب کهTotal RNA از نمونه‌های بیوپسی ۵۶ بیمار مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری و ۵۰ بیمار که از لحاظ ابتلا به هلیکوباکترپیلوری منفی بودند اما التهاب معده داشتند با استفاده از معرف biozol طبق دستور کیت استخراج شد. با استفاده از۱ میلی‌گرم از RNAی استخراج شده cDNAی اولیه ساخته شد و در مرحله بعد به‌منظور سنجش mRNAی IL-۱۸، ۲ میکرولیتر ازcDNA در دستگاه Rotor-Gene با استفاده از پروب اختصاصی و پرایمرهای اختصاصی PCR شد. همچنین ژن بتا اکتین به‌عنوان کنترل داخلی مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌ها: در این مطالعه بیان mRNAی IL-۱۸ در بیوپسی افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در مقایسه با افراد غیرآلوده به‌طور معنی‌داری بالاتر بود. نتیجه‌گیری: IL-۱۸ ممکن است در پاسخ التهابی و پیشرفت پاسخ Th۱ برعلیه عفونت هلیکوباکترپیلوری، و در ایجاد نتایج بالینی مختلف نقش مهمی داشته باشد.


مهسا عظیمی، عیسی غلامپورعزیزی، سمانه روحی، فاطمه زابلی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه: مطمئن‌ترین روش کاهش مایکوتوکسین‌ها در مواد غذایی آلوده به آن استفاده از گونه‌های خاصی از میکروب‌ها است. هدف از این مطالعه ارزیابی کاهش زیستی آفلاتوکسین ۱B توسط مخمر ساکارومایسس سرویزیه در نمونه‌های آرد گندم جمع‌آوری شده در شهرستان چالوس (استان مازندران، شمال ایران) می‌باشد. مواد و روش‌ها: ۲۲ نمونه از آرد گندم از لحاظ آلودگی به آفلاتوکسین ۱B به روش الایزا اندازه‌گیری و سپس مخمر ساکارومایسس سرویزیه به آرد گندم اولیه افزوده شد. پس از ۴۸ ساعت برای بار دوم میزان سم به روش الایزا اندازه‌گیری گردید. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم‌افزار آماری SPSS ویرایش ۱۹ و آزمون آماری تی تست استفاده شد. یافته‌ها: طبق نتایج به‌دست آمده تمامی ۲۲ نمونه از آرد گندم آلوده به آفلاتوکسین ۱B بودند. بیشترین و کمترین غلظت این سم در آرد گندم اولیه یا خام به‌ترتیب ۶/۱۰ و ۱/۱ نانوگرم بر گرم بود. پس از افزودن مخمر ساکارومایسس سرویزیه به آرد گندم مقدار این سم کاهش یافت و به‌ترتیب ۱/۹ و ۵/۰ نانوگرم بر گرم تعیین شد. نتیجه‌گیری: اثر مهارکنندگی ساکارومایسس سرویزیه و کاهش دادن آفلاتوکسین ۱B در آرد گندم در این تحیق ثابت شد. بنابراین می‌توان امیدوار بود از مخمر ساکارومایسس سرویزیه به‌عنوان عامل خنثی کننده این سم در آرد می‌توان استفاده نمود. مصرف محصولات آلوده به آفلاتوکسین ۱B سلامت مصرف کنندگان را به مخاطره می‌اندازد، لذا کاهش این سم در مواد غذایی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.


مهسا نوروززاده، فهیمه رمضانی تهرانی، آزیتا زاده‌وکیلی، عباس پیریایی، اصغر قاسمی، فریدون عزیزی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( دوماهنامه طب جنوب ۱۳۹۵ )
چکیده

  • : عوامل محیطی و اختلالات هورمونی در طول زندگی پیش از تولد، می‌توانند تکامل و تمایز سیستم تولید مثلی جنین را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی کیفیت اسپرم و بافت بیضه، در موش‌های صحرایی بالغی بود که در طول زندگی پیش از تولدشان در معرض تستوسترون خارجی قرار گرفته بودند.

مواد و روش‌ها: موش‌های صحرایی باردار به دو گروه تقسیم شدند، آزمایشی و کنترل. در گروه آزمایشی، به موش‌های صحرایی باردار در طول روزهای ۱۹-۱۶ بارداری به طور روزانه ۳ میلی‌گرم تستوسترون خارجی به صورت زیر جلدی تزریق شد، و کنترل‌ها حلال دریافت کردند. سیستم تولید مثلی در زاده‌های نر این حیوانات، بعد از بلوغ بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده نرم‌افزار SPSS ویرایش ۱۵ انجام شد. توزیع بین گروه‌ها با آزمون Mann-Whitney مقایسه می‌شوند.

یافته‌ها: در زاده‌های گروه آزمایشی، حرکت و تعداد اسپرم به ‌طور معنی‌داری کاهش پیدا کردند (۰۵/۰P<). ناهنجاری در شکل ظاهری اسپرم در دو گروه مشاهده نشد. تعداد سلول‌های سرتولی، نسبت‌های سلول‌های اسپرماتوسیت و اسپرماتید گرد در زاده‌های گروه آزمایشی به طور معنی‌داری کاهش پیدا کردند (۰۵/۰P<). اختلاف معنی‌داری در قطر لوله‌های اسپرم بر بین دو گروه مشاهده نشد. سطوح تستوسترون سرم در زاده‌ها از گروه آزمایشی به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرد (۰۵/۰>P).

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که در معرض‌گذاری پیش از تولد با تستوسترون منجر به کاهش کیفیت اسپرم و تغییرات در بافت بیضه در موش‌های صحرایی نر، بعد از سن بلوغ می‌شود.


مهسا مرادی، محمود علی‌محمدی، مازیار نادری،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( دوماهنامه طب جنوب ۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه: امروزه ترکیبات آلی فرار به عنوان یکی از شناخته‌ترین آلاینده‌های هوا به ویژه در محیط‌های داخلی محسوب می‌گردند. هدف اصلی این مطالعه سنجش میزان TVOC در هوای محیط داخل و آزاد اطراف مهدکودک‌های مورد نظر و بررسی ارتباط غلظت‌های داخل و خارج با یکدیگر بود.

مواد و روش‌ها: سنجش در ۴ مهدکودکِ شهر اهواز و در پنج روز متوالی بین ساعات ۹ تا ۱۰ صبح صورت گرفت.به طور کلی ۴۰ نمونه جمع‌آوری شد. در این مطالعه از دستگاه پرتال PhoCheck PID Detector برای نمونه‌گیری فعال استفاده شد. نتایج توسط نرم‌افزار SPSS ویرایش ۱۶ و آمار توصیفی گزارش گردید.

یافته‌ها: میانگین TVOC سنجش شده در هوای داخل و خارج به ترتیب، ۵۰ میکروگرم بر مترمکعب (انحراف معیار ۷۴) و ۴۹۵ میکروگرم بر مترمکعب (انحراف معیار ۳۱۰) بود. با توجه به آنالیز صورت گرفته توسط paired-samples T-Test  ارتباط معناداری بین مقادیر TVOC هوای آزاد و مقادیر TVOC محیط داخلی مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: مقادیر سنجش شده در هوای محیط داخل این مهدکودک‌ها، به عوامل داخلی بستگی داشته و تهویه مناسب به میزان کم مؤثر بوده است.


علی متولی زاده اردکانی، مهسا شیرانی، احمد هاشمی، زهره بصیری، یزدان رحمتی، نوین نیک‌بخش، سحر ادریسی، شهلا محمدگنجی،
دوره ۱۹، شماره ۶ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه: غربالگری ماموگرافی برای تشخیص سرطان پستان در زنان جوان نتایج مثبت و منفی کاذب نشان می‌دهد و بنابراین برای تشخیص سرطان پستان در مراحل ابتدایی نیاز به یک روش غیرتهاجمی و کم هزینه دیگر نیز هست. تغییرات متیلاسیون DNA یکی از رایج‌ترین تغییرات مولکولی در سرطان‌های انسانی و از جمله سرطان پستان است. بنابراین بررسی الگوی متیلاسیون بافت‌ها می‌تواند در تشخیص زود هنگام سرطان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین شباهت الگوهای متیلاسیون یافت شده در نمونه‌های توموری و در پلاسما، کاربرد بالقوه شناسایی مولکولی سرطان پستان، بر پایه خون را نشان می‌دهد. هدف از این بررسی ارزیابی قابلیت متیلاسیون پروموتور برای تشخیص بالینی سرطان پستان است.

مواد و روش‌ها: به منظور بررسی متیلاسیون پروموتور برای تشخیص بالینی سرطان پستان ۲۱ بافت توموری و ۲۱ بافت نرمال مورد مطالعه قرار گرفتند. وضعیت متیلاسیون ۶ ژن (NANOG۱، RASSF۱A، SFN، CASP۸، WIF۱ و CTSL۲) با استفاده از روش PCR مختص متیلاسیون (MS-PCR) آنالیز شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد ژن NANOG در ۷/۹۴ درصد نمونه‌های توموری و ۱۰۰ درصد نمونه‌های سالم، ژن RASSF۱A در ۵/۹ درصد بافت‌های توموری و صفر درصد بافت‌های سالم، ژن SFN در ۳/۱۴ درصد نمونه‌های توموری و ۸/۲۷ درصد نمونه‌های سالم، ژن CASP۸ در ۳۰ درصد نمونه‌های توموری و ۵/۲۳ درصد نمونه‌های سالم، ژن WIF۱ در ۸۰ درصد نمونه‌های توموری و ۸/۲۷ درصد نمونه‌های سالم و ژن CTSL۲ در ۶/۲۸ درصد نمونه‌های توموری و ۵/۲۳ درصد نمونه‌های سالم متیله بود. آنالیز داده‌ها توسط آزمون فیشر ارتباط معنی‌داری بین این نتایج نشان نداد (۰۵/۰<P).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان دادند که وضعیت متیلاسیون ۶ ژن برای افتراق دو گروه سرطانی و نرمال کافی نبوده است. این مطالعه مشکلات متدولوژی (MSPCR) استفاده شده در ارزیابی مارکرهای متیلاسیون برای ارزیابی وضعیت متیلاسیون به عنوان بیومارکرهای تشخیصی را نشان می‌دهد.


مهرداد آفرید ، مریم حیدری ، مهسان اسدی ،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( دوماهنامه طب جنوب ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیکی در جهان است که عوارض متعددی دارد، یکی از شایع‌ترین عوارض آن درگیری چشمی و یکی از عوارض چشمی آن آسیب شبکیه یا رتینوپاتی دیابتی می‌باشد. مکانیزم ایجاد کننده این عارضه با تولید عروق جدید در شبکیه و التهاب ناشی از آن اتفاق می‌افتد که عواملی مانند فاکتور رشد عروق جدید (VEGF) نقش بسیار مهمی در پیشروی و شروع این فرآیند دارند. در سال‌های اخیر در مطالعات متعددی نقش سایر عوامل خصوصاً اثرات سیستم ایمنی در ایجاد این بیماری مورد مطالعه قرار گرفته و از آنجایی که اینترفرون‌ها در تنظیم فعالیت‌های سیستم ایمنی نقش دارند. در این مطالعه ارتباط بین سطح سرمی اینترفرون گاما و رتینوپاتی دیابتی مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه ۴۲ بیمار دیابتی نوع ۲ مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و ۴۱ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ فاقد رتینوپاتی که از نظر جنسی و سنی همسان بودند به‌عنوان گروه‌های مورد و شاهد انتخاب شدند. این افراد در ۳ ماه گذشته سابقه ابتلا به عفونت‌های شدید باکتریایی، ویروسی و یا انگلی، انجام عمل جراحی چشمی و غیرچشمی و استفاده از داروهای سرکوب کننده ایمنی را نداشتند. پس از گرفتن فشارخون سیستولی و دیاستولی از بیماران نمونه خون و ادرار از آنان تهیه شد و آزمایشات برای شمارش کامل سلول‌های خونی، LDL، HDL، تری‌گلیسیرید، کلسترول توتال، پروتئین ادراری، قندخون ناشتا، هموگلوبین A۱c،ESR ، CRP، BUN، کراتینین و اینترفرون گاما انجام شد و داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS ویرایش ۱۸ مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۸۳ بیمار با دیابت نوع ۲، ۴۲ بیمار در گروه مورد و ۴۱ نفر در گروه شاهد یا کنترل بودند و بازه سنی بیماران بین ۷۸-۴۱ سال بود. میانگین سنی در گروه مورد ۸۶۶/۶±۶۹/۵۹ و در گروه کنترل۴۱۰/۷±۷۱/۵۸ سال به دست آمد. هر دو گروه از نظر سن و جنس طبق روش‌های آماری همگن بودند. سطح سرمی اینترفرون گاما با وجود اینکه در گروه مورد بیشتر از گروه کنترل بود اما از نظر آماری معنادار نبود (۰۵/۰P>). تعداد گلبول‌های سفید خون، LDL، کلسترول توتال، قندخون ناشتا،CRP ، کراتینین، HDL و فشارخون دیاستولی، هیچ‌کدام اختلاف معناداری میان دو گروه نداشتند (۰۵/۰P>). بر اساس مدل رگرسیون لجستیک، شانس ابتلا به رتینوپاتی در مصرف کنندگان انسولین حدوداً ۸ برابر بیشتر از مصرف کنندگان داروهای خوراکی بود.
نتیجه‌گیری: تحلیل آماری به طور کلی ارتباطی معنادار میان سطح سرمی اینترفرون گاما و رتینوپاتی دیابتی حتی در مدل رگرسیونی نشان نداد. یکی از فاکتورهایی که بین دو گروه تفاوت معناداری داشت مصرف انسولین بود. البته مطالعات بیشتری جهت یافتن نقش عوامل ایمیونولوژیک در ایجاد رتینوپاتی دیابتی لازم است.

رضا قاسمی‌خواه، زینب داودی‌مقدم، فاطمه احمدی، مهسا رسول‌پور، محمدرضا بیاتیانی، رضا حاجی‌حسین، حسین سرمدیان، فاطمه سیف،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( دو ماهنامه طب جنوب ۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه: ژیاردیا از جمله عوامل عفونی است که می‌تواند توسط آب‌های سطحی منتقل و موجب بیماری گردد. در این بررسی عملیات طراحی و ساخت سامانه مغناطیسی به منظور جداسازی کیست ژیاردیا از آب انجام گرفته است.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش کیست‌های ژیاردیا با روش ساکارز، تغلیظ گردید. کیست‌ها با سرم فیزیولوژی مخلوط و با کمک لام نئوبار، غلظت کیست‌ها در هر میلی‌متر مکعب، ۱۰۰ هزار عدد تنظیم شد. کیست‌های جدا شده از داخل میدان مغناطیسی حاصل از آهن‌رباهای ۲۰۰ میلی تسلا عبور داده شدند. همچنین جهت بررسی اثر میدان مغناطیسی بر کشندگی کیست‌ها، سوسپانسیون حاوی کیست‌های ژیاردیا یک هفته در معرض میدان مغناطیسی قرار گرفت و درصد بقای انگل به کمک رنگ‌آمیزی حیاتی ائوزین ۱/۰ درصد توسط میکروسکوپ نوری گزارش شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که با اعمال میدان مغناطیسی کیست‌ها به‌صورت نسبی جذب آهن‌ربا شده و از سوسپانسیون جدا شدند. همچنین اثر میدان مغناطیسی بر کشندگی کیست‌های ژیاردیا طی روزهای مختلف مواجهه، تغییر چندانی را نشان نداد (۰۵/۰P≥).
نتیجه‌گیری: سامانه مغناطیسی طراحی شده را می‌توان جهت جداسازی کیست‌های ژیاردیا تقویت نمود که علاوه بر مقرون به صرفه بودن، فاقد اثرات شیمیایی بر روی آب می‌باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله طب جنوب می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian South Medical Journal

Designed & Developed by: Yektaweb